Definition von هیچ im Persisch Englisch wörterbuch
- any
I've never had any student who can solve math problems as fast as you can.
- من قبلا هیچ دانش آموزی نداشتم که به اندازه تو سریع مسائل ریاضی را حل کند.
He offered me to go to the theater,but there weren't any perfomances on that night.
- او به من تئاتر پیشنهاد کرد ولی هیچ اجرایی آن شب نبود.
- nix
- anywise
- ever
Speaking of Switzerland, have you ever been there in winter?
- حالا که صحبت از سویس شد، شما هیچ وقت زمستان به آنجا رفته‌اید؟
In life, if you don’t risk anything, you risk everything.
- در زندگی اگر هیچگاه ریسک نکنی، همه چیز را ریسک کرده ای.
- naught
- whit
- nowise
- zero
- nothing
Nothing is so tasty as the dish you make.
- هیچ چیزی به اندازه ی غذایی که درست می کنی خوشمزه نیست.
Nothing is as important as peace.
- هیچ چیز به اندازه صلح و امنیت اهمیت ندارد.
- nil
- never
He was never to return to his native country again.
- او هیچگاه دوباره به کشور موطن خود بازنگشت.
My grandmother never changed her style of living.
- مادربزرگ من هیچ گاه مدل زندگی اش را عوض نکرد.
- nought
- none
I wanted some salt, but there was none in the jar.
- من نمک می خواستم، ولی در بطری شیشه ای هیچ نبود.
Miraculously, none of them died.
- به طرز معجزه آسایی هیچ کدام نمردند.
