Определение هیچ в Персидский Язык Английский Язык словарь
- any
Don't tell anyone this.
- به هیچ کس این را نگو.
He offered me to go to the theater,but there weren't any perfomances on that night.
- او به من تئاتر پیشنهاد کرد ولی هیچ اجرایی آن شب نبود.
- nix
- anywise
- ever
She seldom, if ever, goes to bed before eleven.
- او به ندرت یا هیچ گاه قبل از یازده به رختخواب می رود.
In life, if you don’t risk anything, you risk everything.
- در زندگی اگر هیچگاه ریسک نکنی، همه چیز را ریسک کرده ای.
- naught
- whit
- nowise
- zero
- nothing
Nothing is as important as peace.
- هیچ چیز به اندازه صلح و امنیت اهمیت ندارد.
People who love doubt nothing, or doubt everything.
- مردم دوست دارند یا به هیچ چیز شک نکنند یا به همه چیز شک کنند.
- nil
- never
He never counts on my help.
- او هیچ وقت روی کمک من حساب نکرد.
As far as I know, he has never been overseas.
- تا جایی که می‌دانم، او هیچ وقت به خارج نرفته است.
- nought
- none
I wanted some salt, but there was none in the jar.
- من نمک می خواستم، ولی در بطری شیشه ای هیچ نبود.
A jack of all trades is master of none.
- هرکه به همه کار، به هیچ کار. هرکه به یک کار، به همه کار.
